سال 2013 میلادی مبارک
نفسم از همین حالا تدریس رو شروع کرده
چرا صدای نفس نمیاد ، نکنه ............
شب یه لحظه متوجه شدیم که نفسی ما نیست و اصلا صداش نمیاد . سریعا بلند شدیم و رفتیم سراغش ..... بله نفسم تو اتاق خواب مشغول بودن ....... ...
نفسم جدیدا باباشو با چند تا اسم صدا میکنه
بابا بابایی بابی باباس باما (وقتی با مامان گفتن قاطی میکنه) مابا (وقتی با مامان گفتن قاطی میکنه) و اگر جواب نشنوه داد میزنه باااااااااااااااااباااااااااااااا ...
باورهای ما
باورت گر بشود ، گر نشود حرفی نیست.......اما٠٠٠٠ ! نفسم میگیرد در هوایی که نفسهای تو نیست "نفسم " ...
نویسنده :
مامان و بابا
5:31
بهمن با نفس
نفس نوئل ، پیشاپیش کریسمس مبارک !!!!!!!
امروز صبح، بعد از بیدار شدن ، نفس ، زودی رفت حموم آب بازی، از گرفتن دوش تو دستش و آب پاشی به این ور و اون ور کیف میکرد و قهقهه می زد . بعد از حموم کردنش ، مامانی کلی بدنش رو ماساژ داد و با کرم بدن کاراملی هم ........، وای نفس چه خوش بو شده بودی !!!!! بعدشم که نفس خانوم لباساشو پوشید و بقیش رو باید ببینید!!!!! ...
دی با نفس
با نفس و آریان در مراسم شیرخوارگان حسینی
امروز مراسم شیرخوارگان حسینی (حضرت علی اصغر ) بود. نفس گلم امروز با عمه فیروزه و آریان کوچولو با هم رفتن مراسم شیرخوارگان حسینی (حضرت علی اصغر ) ، پیش آرمین و عمه فریبا که تو مسجد نشسته بودندو با دیدن نفس و بقیه یکه خوردن. وسطای مراسم گفتیم نفس و آریان رو ببریم مصلا ، و رفتیم !!! ولی هم هوا سرد بود هم اینکه آخر مراسم بود . خوب منصرف شدیم و تصمیم گرفتیم برگردیم خونه ... وقتی رسیدیم خونه مارال و مامانی هنوز خواب بودن............................... ...